درخت سوخته ای درکنار رودم من
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم

******

تو آهوی رهای دشت‌های سبزی اما من
پلنگ سنگی دروازه‌های بسته‌ی شهرم

******

چشم‌انتظار حادثه‌ای ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر!

******

تنها گناهِ ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه‌کار کرده‌ست